کرسی علمی ترویجی

نظریه ناشناختگی خلاق در فرایند انقلاب اسلامی|ارائه کننده: محمدحسین طاهری خسروشاهی|۲۱ آذر۱۴۰۳

ناقد: حجت الاسلام دکتر مهدی امیدی نقلبری

چاپ مطلب
62167629 4762 L 6440

نخستین نشست نقد نظریه‌ی «ناشناختگی خلاق در فرآیند انقلاب اسلامی» با ارائه‌ی دکتر محمدحسین طاهری خسروشاهی و بیان نکات ناقد محترم حجت‌الاسلام دکتر مهدی امیدی نقلبری در تاریخ 21 آذرماه 1403 در فرهنگستان علوم اسلامی قم برگزار گردید.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

در ابتدای این نشست، دکتر محمدحسین طاهری ضمن اشاره به «فعل، موضوع و هدف» نظریه، به بیان اهمیت تصویرسازی تئوریک از انقلاب اسلامی پرداخت و نقش و کارکرد آن را در ارتقای کیفیت حکمرانی جمهوری اسلامی تبیین نمود. در بخش دوم نیز ناقد محترم، حجت اسلام دکتر مهدی امیدی نقلبری پس از بیان نکات قوت این اثر، نکات خود را در چهار محور: «صوری»، «محتوایی»، «روشی» و «کلان» ارائه کردند.

دکتر طاهری توضیح داد که: “موضوع نظریه‌ی ناشناختگی خلاق، بررسی آسیب‌شناسانه‌ی تصویرسازی‌های صورت‌گرفته از حرکت عمومی انقلاب اسلامی است تا از این طریق، تدابیر مناسبی برای گره‌گشایی از مساله‌های کلان مرحله‌ی دولت‌سازی اندیشیده شوند.”

وی پیش‌شرط لازم برای ورود به این اقدام عمده را ایمن‌سازی تصمیم‌سازان حکمرانی از افتادن در تله‌های «تقلیل‌گرایی» و «سهل‌پنداری» دانست و اظهار کرد: نظریه‌ی ناشناختگی خلاق، با تشریح دو آسیب شناختی «تقلیل‌گرایی» و «سهل‌پنداری»، چشم‌انداز واضحی را برای دستیابی به دستگاه محاسباتی دولت مطلوب اسلامی ترسیم می‌کند.

ایشان در تشریح شرایط پیدایش این آسیب‌ها، تاثیرگذاری دو تصویر کلان و متعارض از انقلاب اسلامی متذکر شد و گفت: بنابر تصویر اول که به بازنمایی «انقلاب کامل و اجتماعی» می‌پردازد، آن‌چه در ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ رخ داد، ورود نهضت و جریان مبارزه به فرآیند جامعه‌پردازی جدید بود؛ درحالی‌که تصویر دوم می‌کوشد تا این مبارزه را صرفا به یک «انقلاب سیاسی» تقلیل دهد؛ فروپاشی استبداد سلطنتی را پایان مبارزه بداند و انطباق با طرح‌‎های توسعه‌ی جهانی را یک امر ضروری قلمداد نماید. گسل‌هایی که به منازعات میدانی در نزد طیف‌های مختلف تصمیم‌گیران منتهی می‌شوند و حتی مردم را در خیابان به تقابل با یک‌دیگر می‌کشانند، از این دو تصویر متعارض تغذیه می‌کنند.

حجت‌الاسلام دکتر مهدی امیدی نقلبری، ضمن تمجید از ابداعات مفهومی، فخامت قلم، استواری اندیشه و توجه تحسین‌برانگیز نویسنده به نقش روایت و تصویرسازی در فرآیند جامعه‌پردازی، در مقام ناقد به بیان کاستی‌ها و اشکالات نظریه پرداخت و نکاتی را در این راستا بیان نمود. انتخاب عنوان نامناسب برای کتاب و نظریه، استفاده‌ی زیاد از واژه‌های سلبی در عنوان فصل‌ها، تشتت در هدف‌گذاری کتاب، تطویل بیش از حد مقوله‌های مورد بحث، مهم‌ترین انتقاداتی بودند که ناقد به شرح آن‌ها پرداخت.

دکتر امیدی خاطرنشان نمود که این نظریه درباره‌ی روش‌های استفاده‌شده در تحلیل انقلاب اسلامی نیاز به پرداخت بیش‌تری دارد؛ نویسنده باید موضع خود را در مورد مفاهیم و نظریات دولت به‌طور واضح‌تری بیان کند و از تحلیل‌های غیرمستند پرهیز نماید؛ باید به نقش مردم و تجربیات اجتماعی در تحلیل انقلاب توجه ویژه‌تری در این کتاب بذل شود. ایشان پیشنهاد کردند: باید هر فصلی از کتاب به یک گام عملی برای رسیدن به تصویرسازی از دولت‌سازی در جمهوری اسلامی بپردازد؛ در تصویرسازی از دولت نیز باید مشخص شود کدام یک از عوامل نقش کلیدی‌تری در فرآیند دولت‌سازی دارند: کارگزاران، ساختارها، نرم‌افزارها یا روش‌ها؟! در نهایت، بالاخره نویسنده باید به ما بگوید که چگونه تجربه‌زیسته‌ی انقلاب اسلامی را در مرحله‌ی دولت‌سازی می‌توان ادامه داده یا تکرار کرد. اگر قرار است تجربه‌ی انقلاب اسلامی ادامه یابد، باید مشخص شود که این امتداد به چه معناست و چه اقداماتی باید صورت بپذیرد.

خانه » نظریه ناشناختگی خلاق در فرایند انقلاب اسلامی|ارائه کننده: محمدحسین طاهری خسروشاهی|۲۱ آذر۱۴۰۳